انوری_دیوانمقطع ها (فهرست)

شمارهٔ 453 - روزی بدمستی کرده بود در عذر آن گوید

1. خداوند که داند خواست عذر لطف دوشینت

2. چه سازم وز که خواهم یارب امروز اندرین یاری

3. ندارد بنده استحقاق این چندین خداوندی

4. ولیکن تو خداوندا خداوندی آن داری

5. به مستی خارجی‌ها کرده‌ام چندان که از خجلت

6. نمی‌یارم که عذری خواهم امروزت به هشیاری

7. اگرچه دم نمی‌یارم زدن لیکن چنانک آید

8. به شوخی می‌برم در پیش تو لنگی به رهواری

9. به چیزی دیگر این تشریف را تشبیه نتوان کرد

10. حدیث مصطفی می‌دان و بو ایوب انصاری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مبین به سیب زنخدان که چاه در راه است
* کجا همی‌روی ای دل بدین شتاب کجا
شعر کامل
حافظ
* چو خورشید تیغ از میان برکشید
* شب تیره گشت از جهان ناپدید
شعر کامل
فردوسی
* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی