عطار_اسرارنامهبخش هفتم (فهرست)

شمارهٔ 4-الحکایه و التمثیل

1. شنیدم من که شبلی با گروهی

2. همی شد در بیابان تا بکوهی

3. بره در کاسه سر دید پر باد

4. که از باد وزان می‌کرد فریاد

5. گرفت آن کاسه سرگشته گشته

6. برو دید ای عجب خطی نبشته

7. که بنگر کین سر مردیست پر غم

8. که او دنیا زیان کرد آخرت هم

9. چو شبلی آن خط آشفته برخواند

10. بزد یک نعره و آشفته درماند

11. بیاران گفت این سر در چنین راه

12. سر مردیست از مردان درگاه

13. که هر کو در نبازد هر دو عالم

14. نگردد در حریم وصل محرم

15. تو هم گر هر دو عالم ترک گویی

16. چنان کان مرد از مردان اویی

17. بپیمایی بسختی چند فرسنگ

18. که تا یک جو زر آید بوک در چنگ

19. براه حق چنین تا شب بخفتی

20. براه راستی گامی نرفتی

21. تو بی صد رنج یک جو زر نیابی

22. سوی حق رنج نابرده شتابی

23. چو می‌گیرد عسس روز سپیدت

24. شب تاریک چون باشد امیدت

25. تو می‌گویی که جز حق می‌نخواهم

26. بهشت و حور الحق می نخواهم

27. تو آبی گندهٔ در ژندهٔ تنگ

28. نمی‌باید بهشتت ای همه ننگ

29. ز شیری زهره تو می‌شود آب

30. در آن هیبت چگونه آوری تاب

31. بیک دردی درآید عقل از پای

32. چگونه ماند آنجا عقل بر جای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی
* می‌سوزم و می‌سازم از آن روی که چون عود
* کار من دلسوخته از سوز بسازست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
* گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
شعر کامل
حافظ