عطار_اسرارنامهبخش هشتم (فهرست)

شمارهٔ 3-الحکایه و التمثیل

1. یکی پرسید از آن دیوانه مجنون

2. که عالم چیست گفتا کفک صابون

3. بما سوره بگیر آن کفک و در دم

4. برون آور از آن ماسوره عالم

5. ببین این شکل رنگارنگ زیبا

6. کز آن ماسوره می‌گردد هویدا

7. اگرچه صورتی بس دلستانست

8. دوم صورت که احول بیند آنست

9. فنا ملک و زوالش مالک آمد

10. اساسش کل شئی هالک آمد

11. میانش باد و او خود هیچ هیچی

12. ز هیچی هیچ ناید چند پیچی

13. شود فانی نماید ناگهان کم

14. جهان در هیچ و هیچ اندر جهان گم

15. اگر نور دلت گردد پدیدار

16. نه درچشم تو درماند نه دیوار

17. همه در دل شود چون ذرهٔ گم

18. بلی در بحر گردد قطرهٔ گم

19. عصا در دست موسی اژدها شد

20. همه باطل فرو برد و عصا شد

21. بگفتم جملهٔ اسرار سر باز

22. حجاب آخر ز پیش خود برانداز

23. اگر این پرده از هم بر درانی

24. همه جز یک نبینی و ندانی

25. زهی عطار خوش گفتار بادی

26. وزین گفتار برخوردار بادی

27. اگر بر نیستی از شاخ معنیت

28. نکردندی چنین گستاخ معنیت


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* میل آن دانه خالم نظری بیش نبود
* چون بدیدم ره بیرون شدن از دامم نیست
شعر کامل
سعدی
* بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک
* سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری
شعر کامل
حافظ