عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 126

1. در عشق تو عقل سرنگون گشت

2. جان نیز خلاصهٔ جنون گشت

3. خود حال دلم چگونه گویم

4. کان کار به جان رسیده چون گشت

5. بر خاک درت به زاری زار

6. از بس که به خون بگشت خون گشت

7. خون دل ماست یا دل ماست

8. خونی که ز دیده‌ها برون گشت

9. درمان چه طلب کنم که عشقت

10. ما را سوی درد رهنمون گشت

11. آن مرغ که بود زیرکش نام

12. در دام بلای تو زبون گشت

13. لختی پر و بال زد به آخر

14. از پای فتاد و سرنگون گشت

15. تا دور شدم من از در تو

16. از ناله دلم چو ارغنون گشت

17. تا قوت عشق تو بدیدم

18. سرگشتگیم بسی فزون گشت

19. تا درد تو را خرید عطار

20. قد الفش بسان نون گشت

21. عطار که بود کشتهٔ تو

22. دریاب که کشته‌تر کنون گشت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر عناب دفع خون کند از روی خاصیت
* کنارم از چه رو گردد ز خون دیده عنابی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* به من هر چون خضر دادند عمر جاودان، اما
* گره شد رشته عمرم ز بس برخویش پیچیدم
شعر کامل
صائب تبریزی
* مهربانی ز من آموز و گرم عمر نماند
* به سر تربت سعدی بطلب مهرگیا را
شعر کامل
سعدی