عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 143

1. ای مشک خطا خط سیاهت

2. خورشید درم خرید ماهت

3. هرگز به خطا خطی نیفتاد

4. سر سبزتر از خط سیاهت

5. در عالم حسن پادشاهی

6. جان همه عاشقان سپاهت

7. چون بنده شدند پادشاهانت

8. می‌نتوان خواند پادشاهت

9. گردان گردان سپهر سرکش

10. جویان جویان ز دیر گاهت

11. بر خاک از آن فتاد خورشید

12. تا ذره بود ز خاک راهت

13. چون چین قبا به هم درافتند

14. عشاق چو کژ نهی کلاهت

15. در عشق تو زهد چون توان کرد

16. چون کس نرسد به یک گناهت

17. بس آه که عاشقانت کردند

18. دل نرم نشد ز هیچ آهت

19. هرگز نرسد ور آن همه آه

20. درهم بندی به بارگاهت

21. آن دم که ز پرده رخ نمایی

22. صد فتنه نشسته در پناهت

23. وانگه که ز لب شکر گشایی

24. صد خوزستان زکات خواهت

25. گر تو شکری دهی به عطار

26. این صدقه فتد به جایگاهت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن که ما سرگشته اوییم در دل بوده است
* دوری ما غافلان از قرب منزل بوده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* برات رزق تو بر آسمان نوشته خدای
* عبث توقع رزق از زمینیان داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* باز در این جوی روان گشت آب
* بر لب جو سبزه دمیدن گرفت
شعر کامل
مولوی