عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 18

1. دم مزن گر همدمی می‌بایدت

2. خسته شو گر مرهمی می‌بایدت

3. تا در اثباتی تو بس نامحرمی

4. محو شو گر محرمی می‌بایدت

5. همچو غواصان دم اندر سینه کش

6. گر چو دریا همدمی می‌بایدت

7. از عبادت غم کشی و صد شفیع

8. پیشوای هر غمی می‌بایدت

9. اشک لایق‌تر شفیع تو از آنک

10. هر عبادت را نمی می‌بایدت

11. تنگدل ماندی، که دل یک قطره خونست

12. عالمی در عالمی می‌بایدت

13. تا که این یک قطره صد دریا شود

14. صبر صد عالم همی می‌بایدت

15. هر دو عالم گر نباشد گو مباش

16. در حضور او دمی می‌بایدت

17. در غم هر دم که نبود در حضور

18. تا قیامت ماتمی می‌بایدت

19. در حضورش عهد کردی ای فرید

20. عهد خود مستحکمی می‌بایدت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از متاع عاریت بر خود دکانی چیده ام
* وام خود خواهد ز من هر دم طلبکاری جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است
* ببین که در طلبت حال مردمان چون است
شعر کامل
حافظ
* دل ز قید جسم چون آزاد گردد وا شود
* چون حباب از خود کند قالب تهی دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی