عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 284

1. دلا دیدی که جانانم نیامد

2. به درد آمد به درمانم نیامد

3. به دندان می‌گزم لب را که هرگز

4. لب لعلش به دندانم نیامد

5. ندیدیم هیچ روزی تیر مژگانش

6. که جوی خون به مژگانم نیامد

7. ندیدیم هیچ وقتی لعل خندانش

8. که خود از چشم گریانم نیامد

9. چه تابی بود در زلف چو شستش

10. که آن صد بار در جانم نیامد

11. بسی دستان بکردم لیک در دست

12. سر زلفش به دستانم نیامد

13. سر زلفش بسی دارد ره دور

14. ولی یک ره به پایانم نیامد

15. چگونه آن همه ره پیش گیرم

16. که آن ره جز پریشانم نیامد

17. بسی هندوست زلف کافرش را

18. یکی زانها مسلمانم نیامد

19. به آسانی ز زلفش سر نپیچم

20. که با عطار آسانم نیامد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن
* تا همه خلق ببینند نگارستان را
شعر کامل
سعدی
* نقش پای رفتگان هموار سازد راه را
* مرگ را داغ عزیزان بر من آسان کرده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر پیل زوری وگر شیر چنگ
* به نزدیک من صلح بهتر که جنگ
شعر کامل
سعدی