عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 423

1. دستم نرسد به زلف چون شستش

2. در پای از آن فتادم از دستش

3. گر مرغ هوای او شوم شاید

4. صد دام معنبر است در شستش

5. از لب ندهد میی و می‌داند

6. مخموری من ز نرگس مستش

7. بیچاره دلم که چشم مست او

8. صد توبه به یک کرشمه بشکستش

9. بشکفت گل رخش به زیبایی

10. غنچه ز میان جان کمر بستش

11. از بس که بریخت مشک از زلفش

12. چون خاک به زیر پای شد پستش

13. چون بود بتی چنان که در عالم

14. بپرستندش که جای آن هستش

15. یک یک سر موی من همی گوید

16. رویش بنگر که گفت مپرستش

17. نی نی که نقاب بر نمی‌دارد

18. تا سجده نمی‌کنند پیوستش

19. عطار دلی که داشت در عشقش

20. برخاست اومید و نیست بنشستش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر این داغ جگرسوز که بر جان منست
* بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
شعر کامل
سعدی
* گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم
* ورت ز دست نیاید، چو سرو باش آزاد
شعر کامل
سعدی
* ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست
* پر شکرست این مقام هیچ تو را کار نیست
شعر کامل
مولوی