عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 429

1. چون دربسته است درج ناپدیدش

2. به یک بوسه توان کرد کلیدش

3. شکر دارد لبش هرگز نمیری

4. اگر یک ذره بتوانی چشیدش

5. ندید از خود سر یک موی بر جای

6. کسی کز دور و از نزدیک دیدش

7. مگر طراری بسیار می‌کرد

8. کمند طره‌اش زان سر بریدش

9. اگر نبود کمند طرهٔ او

10. که یارد سوی خود هرگز کشیدش

11. اگرچه او جهان بفروخت بر من

12. به صد جان جان پرخونم خریدش

13. ز جان بیزار شو در عشق جانان

14. اگر خواهی به جای جان گزیدش

15. دلم جایی رسید از عشق رویش

16. که کار از غم به جان خواهد رسیدش

17. اگر بر گویم ای عطار آن غم

18. کزو دل خورد نتوانی شنیدش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صلاح از ما چه می‌جویی که مستان را صلا گفتیم
* به دور نرگس مستت سلامت را دعا گفتیم
شعر کامل
حافظ
* اول کسی که ریخته است آب روی من
* اشک است کش به خون جگر پروریده‌ام
شعر کامل
سلمان ساوجی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی