عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 448

1. هر که دایم نیست ناپروای عشق

2. او چه داند قیمت سودای عشق

3. عشق را جانی بباید بیقرار

4. در میان فتنه سر غوغای عشق

5. جمله چون امروز در خود مانده‌اند

6. کس چه داند قیمت فردای عشق

7. دیده‌ای کو تا ببیند صد هزار

8. واله و سرگشته در صحرای عشق

9. بس سر گردنکشان کاندر جهان

10. پست شد چون خاک زیرپای عشق

11. در جهان شوریدگان هستند و نیست

12. هر که او شوریده شد شیدای عشق

13. چون که نیست از عشق جانت را خبر

14. کی بود هرگز تو را پروای عشق

15. عاشقان دانند قدر عشق دوست

16. تو چه دانی چون نه‌ای دانای عشق

17. چشم دل آخر زمانی باز کن

18. تا عجایب بینی از دریا عشق

19. در نشیب نیستی آرام گیر

20. تا برآرندت به سر بالای عشق

21. خیز ای عطار و جان ایثار کن

22. زانکه در عالم تویی مولای عشق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* فریاد مردمان همه از دست دشمنست
* فریاد سعدی از دل نامهربان دوست
شعر کامل
سعدی
* سایه تا بازگرفتی ز چمن مرغ سحر
* آشیان در شکن طره شمشاد نکرد
شعر کامل
حافظ
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی