عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 504

1. تا بر رخ تو نظر فکندم

2. بنیاد وجود برفکندم

3. مرغی بودم به دست سلطان

4. از دست تو بال و پر فکندم

5. هرچیز که داشتم تر و خشک

6. از اشک به آب در فکندم

7. دل سوخته بر بلا نهادم

8. جان شیفته برخطر فکندم

9. تا خاک در تو تاج کردم

10. بر خاک تو تاج در فکندم

11. تا ناوک غمزهٔ تو دیدم

12. از ناوک تو سپر فکندم

13. خود را چو قلم ز عشق خطت

14. هر روز هزار سر فکندم

15. تا من سخن رخ تو گفتم

16. بس تاب که در قمر فکندم

17. تا من صفت لب تو کردم

18. بس سوز که در شکر فکندم

19. بی خوشهٔ زلفت آتشی صعب

20. در خرمن خشک و تر فکندم

21. از حلقهٔ آسمان قمر را

22. بی چهرهٔ تو به در فکندم

23. همتای تو در جهان ندیدم

24. چندان که همی نظر فکندم

25. با چهره و با سرشک عطار

26. عمری است که سیم و زر فکندم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از حجاب حسن شرم آلوده لیلی هنوز
* بید مجنون سر به زیر انداختن بار آورد
شعر کامل
صائب تبریزی
* امشب که بزم عارفان از شمع رویت روشنست
* آهسته تا نبود خبر رندان شاهدباز را
شعر کامل
سعدی
* هیچ قفلی نیست نگشاید به آه نیمشب
* مانده ای در عقده دل اینقدر حیران چرا
شعر کامل
صائب تبریزی