عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 506

1. تا عشق تو سوخت همچو عودم

2. یک ذره نماند از وجودم

3. تا بگذشتی چو باد بر من

4. بر خاک فتاده در سجودم

5. یک لحظه ز تو نمی‌شکیبم

6. خود را صد ره بیازمودم

7. عشقت چو نشست در دلم ساخت

8. برخاست ز ره زیان و سودم

9. از جوهر عشق هر دو عالم

10. یک ذره ز خویش می‌نمودم

11. چون نیک به خود نگاه کردم

12. من خود به میانه در نبودم

13. چون من به خودی نبود گشتم

14. آیینه کاینات بودم

15. گه پردهٔ آسمان گشادم

16. گه چهرهٔ آفتاب سودم

17. از بس که بسوختم درین تاب

18. عطار نیم ولیک عودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاموشی توان شد گوهر اسرار را محرم
* صدف تا بست از گفتار لب، شد مخزن دریا
شعر کامل
صائب تبریزی
* تویی در گلشن و برزن تویی در خوبی و حشمت
* گُل حَمْرا بتِ رعنا مه انور شهِ کشور
شعر کامل
جامی
* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی