عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 523

1. تا نرگست به دشنه چون شمع کشت زارم

2. چون لاله دور از تو جز خون کفن ندارم

3. در پای اوفتادم زیرا که سر ندارد

4. چون حلقه‌های زلفت غمهای بی شمارم

5. از بسکه هست حلقه در زلف سرفرازت

6. هرگز سری ندارد چندان که برشمارم

7. بادم نبردی آخر چون ذره‌ای ز سستی

8. گر داشتی دل تو یک ذره استوارم

9. هرگز ستاره دیدی در آفتاب بنگر

10. در آفتاب رویت چشم ستاره بارم

11. پیوسته پیش حکمت چون سرفکنده‌ام من

12. زین بیش سر میفکن چون شمع در کنارم

13. بر نه به لطف دستی کز حد گذشت دانی

14. بی لاله‌زار رویت این ناله‌های زارم

15. چون دم نمی‌توان زد با هیچکس ز عشقت

16. پس من ز درد عشقت با که نفس برآرم

17. عطار کی تواند شرح غم تو دادن

18. کز کار شد زبانم وز دست رفت کارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دانه دل را تو پامال علایق کرده ای
* ورنه خرمن ها ازین یک دانه می آید برون
شعر کامل
صائب تبریزی
* توانگری نه به مالست پیش اهل کمال
* که مال تا لب گورست و بعد از آن اعمال
شعر کامل
سعدی
* بزد گردن غم به شمشیر داد
* نیامد همی بر دل از مرگ یاد
شعر کامل
فردوسی