عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 530

1. ترک قلندر من دوش درآمد از درم

2. بوسه گشاد بر لبم تنگ کشید در برم

3. در لب لعل ترک من آب حیات خضر بود

4. لب چو نهاد بر لبم گفتم خضر دیگرم

5. بوسه چو داد ترک من هندوی او شدم به جان

6. چون که بدیدم هم سزا نیز بداد شکرم

7. من به میان این طرف اشک‌فشان شدم چو شمع

8. از سر آنکه خیره شد از سر ناز دلبرم

9. من چو چشیدم آن شکر دل ز کمال لطف او

10. برد گمان که شد مگر ملک جهان میسرم

11. گرچه جفای او بسی برد فرید بعد ازین

12. گرچه جفا کند بسی من ز وفاش نگذرم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن
* محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
شعر کامل
محتشم کاشانی
* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی
* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی