عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 554

1. زلف و رخت از شام و سحر باز ندانم

2. خال و لبت از مشک و شکر باز ندانم

3. از فرقت رویت ز دل پر شرر خویش

4. آهی که برآرم ز شرر باز ندانم

5. روی تو که هرگز ز خیالم نشود دور

6. از بس که بگریم به نظر باز ندانم

7. گویی که مرا باز ندانی چو ببینی

8. شاید چو نمی‌بینمت ار باز ندانم

9. اشکم که همی از دم سردم چو جگر بست

10. بر چهرهٔ زردم ز جگر باز ندانم

11. با پشت دوتا از غم روی تو چنانم

12. کز دست غمت پای ز سر باز ندانم

13. زانگاه که عطار تو را تنگ شکر خواند

14. در وصف تو شعرم ز شکر باز ندانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ریزم ز مژه کوکب بی ماه رُخت شب ها
* تاریک شبی دارم با این همه کوکب ها
شعر کامل
جامی
* ریزش این تنگ چشمان تشنگی می آورد
* وای بر کشتی که خواهد آب ازین غربال ها
شعر کامل
صائب تبریزی
* نقصان نکرده است کسی از ملایمت
* قند از زبان چرب به بادام داده اند
شعر کامل
صائب تبریزی