عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 557

1. از عشق در اندرون جانم

2. دردی است که مرهمی ندانم

3. بی روی کسی که کس ندید است

4. خونابه گرفت دیدگانم

5. از بس که نشان از بجستم

6. نه نام بماند و نه نشانم

7. گویند که صبر کن ولیکن

8. چون صبر نماند چون توانم

9. جانا چو تو از جهان برونی

10. جان گیر و برون بر از جهانم

11. زین مظلم جای خانهٔ دیو

12. برسان به بقای جاودانم

13. بی تو نفسی به هر دو عالم

14. زنده بنمانم ار بمانم

15. تا عشق تو در نوشت لوحم

16. مانند قلم به سر دوانم

17. عطار به صبر تن فرو ده

18. تا علم یقین شود عیانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غم زمانه به بی حاصلان ندارد کار
* زنند سنگ به نخلی که بارور باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو غنچه نکهت خود از صبا دریغ مدار
* ز آشنا سخن آشنا دریغ مدار
شعر کامل
صائب تبریزی
* زردرویی می کشم چون نی ز همراهان خویش
* من که از ذوق سفر هرگز کمر نگشاده ام
شعر کامل
صائب تبریزی