عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 637

1. ای به روی تو عالمی نگران

2. نیست عشق تو کار بی‌خبران

3. بی نظیری چو عقل و بی همتا

4. ناگزیری چو جان و ناگذران

5. گوهری را که کس نداند قدر

6. کی بدانند قدر مختصران

7. مرد عشق تو هم تویی که تویی

8. دایما در جمال خود نگران

9. چون دویی راه نیست در ره تو

10. جز یکی نیست دیده دیده‌وران

11. پرده بردار و بیش ازین آخر

12. پردهٔ عاشقان خود مدران

13. هرچه صد سال گرد آوردند

14. با تو در باختند پاک‌بران

15. پاک‌بازان چو مانده‌اند از تو

16. پس چه سنجند هیچ این دگران

17. دل عطار مرغ دانهٔ توست

18. باشه در مرغ خویشتن مپران


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشتر از دوران عشق ایام نیست
* بامداد عاشقان را شام نیست
شعر کامل
سعدی
* گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست
* وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم
شعر کامل
حافظ
* شبی که سرو تو شمع مزار من گردد
* چو گردباد به گردت غبار من گردد
شعر کامل
حزین لاهیجی