عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 662

1. لعل تو داغی نهاد بر دل بریان من

2. زلف تو درهم شکست توبه و پیمان من

3. بی تو دل و جان من سیر شد از جان و دل

4. جان و دل من تویی ای دل و ای جان من

5. چون گهر اشک من راه نظر چست بست

6. چون نگرد در رخت دیدهٔ گریان من

7. هر در عشقت که دل داشت نهان از جهان

8. بر رخ زردم فشاند اشک درافشان من

9. شد دل بیچاره خون، چارهٔ دل هم تو ساز

10. زانکه تو دانی که چیست بر دل بریان من

11. گر تو نگیریم دست کار من از دست شد

12. زانکه ندارد کران، وادی هجران من

13. هم نظری کن ز لطف تا دل درمانده را

14. بو که به پایان رسد راه بیابان من

15. هست دل عاشقت منتظر یک نظر

16. تا که برآید ز تو حاجت دو جهان من

17. تو دل عطار را سوختهٔ خویش‌دار

18. زانکه دل سنگ سوخت از دل سوزان من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبی چون شبه روی شسته بقیر
* نه بهرام پیدا نه کیوان نه تیر
شعر کامل
فردوسی
* ای بی نشان محض نشان از که جویمت
* گم گشت در تو هر دو جهان از که جویمت
شعر کامل
عطار
* گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست
* وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم
شعر کامل
حافظ