عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 679

1. ای مرا زندگی جان از تو

2. زنده بینم همه جهان از تو

3. به زمین می فرو شود خورشید

4. هر شب از شرم، پر فغان از تو

5. گر زبانی دهی به یک شکرم

6. شکر گویم به صد زبان از تو

7. دست چون در کمر کنم با تو

8. که کمر ماند بی میان از تو

9. بار ندهی و پیش خود خوانی

10. این چه شیوه است صد فغان از تو

11. دل ز من بردی و نگفتم هیچ

12. لیک جان کرده‌ام نهان از تو

13. نتوانم که باز خواهم دل

14. که مرا هست بیم جان از تو

15. جان رها کن به من چو دل بردی

16. کین بدادم ز بیم آن از تو

17. دعوی صبر چون کنم که مرا

18. صبر کفر است یک زمان از تو

19. اثر وصل تو کسی یابد

20. که شود محو جاودان از تو

21. تا نشانی ز خلق می‌ماند

22. نتوان یافت نشان از تو

23. عاشقان را خط امان دادی

24. نیست عطار را امان از تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سرو جوان با همه آزادگی
* پیر غلام قد دل جوی توست
شعر کامل
محتشم کاشانی
* مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا
* گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را
شعر کامل
سعدی
* دوری راه تو صائب ز گرانباری هاست
* بار از خویش بینداز که منزل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی