عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 738

1. من کیم اندر جهان سرگشته‌ای

2. در میان خاک و خون آغشته‌ای

3. در ریای خود منافق پیشه‌ای

4. در نفاق خود ز حد بگذشته‌ای

5. شهرگردی خودنمایی رهزنی

6. مفلسی بی پا و سر سرگشته‌ای

7. در ازل گویی قلم رندم نبشت

8. کاشکی هرگز قلم ننبشته‌ای

9. یک سر سوزن ندیدم روی دوست

10. پس چرا گم کرده‌ام سر رشته‌ای

11. برهمی جوید دلم ناکشته تخم

12. کاشکی یک تخم هرگز کشته‌ای

13. کیست عطار این سخن را هیچکس

14. با دلی خاکی به خون بسرشته‌ای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سخن هر چه گویم همه گفته‌اند
* بر باغ دانش همه رفته‌اند
شعر کامل
فردوسی
* ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
* گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
شعر کامل
حافظ
* دل گم کرده در این شهر نه من می‌جویم
* هیچ کس نیست که مطلوب مرا جویان نیست
شعر کامل
سعدی