عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 803

1. ای حسن تو آب زندگانی

2. تدبیر وصال ما تو دانی

3. از دیده برون مشو که نوری

4. وز بنده جدا مشو که جانی

5. ما با تو چو تیر راست گشتیم

6. با ما تو هنوز چون کمانی

7. پرسی تو ز من که عاشقی چیست

8. روزی که چو من شوی بدانی

9. زنهار مشو تو در خرابات

10. هرچند قلندر جهانی

11. شطرنج مباز با ملوکان

12. شهمات شوی و ره ندانی

13. عطار سخن چنین همی گفت

14. روح است غذای مرد فانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست
* و آتش چهره بدین کار برافروخته بود
شعر کامل
حافظ
* داد در ایام خامی میوه خود را به باد
* نخل پرباری که از دیوار بستان سر کشید
شعر کامل
صائب تبریزی
* چرا حافظ چو می‌ترسیدی از هجر
* نکردی شکر ایام وصالش
شعر کامل
حافظ