عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 811

1. ای هجر تو وصل جاودانی

2. واندوه تو عین شادمانی

3. در عشق تو نیم ذره حسرت

4. خوشتر ز حیات جاودانی

5. بی یاد حضور تو زمانی

6. کفر است حدیث زندگانی

7. صد جان و هزار جان نثارت

8. آن لحظه که از درم برانی

9. کار دو جهان من برآید

10. گر یک نفسم به خویش خوانی

11. با خوندان و راندنم چه کار است

12. خواه این کن و خواه آن تو دانی

13. گر قهر کنی سزای آنم

14. ور لطف کنی برای آنی

15. صد دل باید به هر زمانم

16. تا تو ببری به دلستانی

17. گر بر فکنی نقاب از روی

18. جبریل سزد به جان‌فشانی

19. کس نتواند جمال تو دید

20. زیرا که ز دیده بس نهانی

21. نی نی که بجز تو کس نبیند

22. چون جمله تویی بدین عیانی

23. در عشق تو گر بمرد عطار

24. شد زندهٔ دایم از معانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیرزد همی زندگانیش مرگ
* درختی که زهر آورد بار و برگ
شعر کامل
فردوسی
* از مشرق بناگوش خندید صبح پیری
* ما تیره روزگاران در سیر ماهتابیم
شعر کامل
صائب تبریزی
* دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
* بازپرسید خدا را که به پروانه کیست
شعر کامل
حافظ