عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 820

1. گر نقاب از جمال باز کنی

2. کار بر عاشقان دراز کنی

3. ور چنین زیر پرده بنشینی

4. پرده از روی کار باز کنی

5. از همه کون بی نیاز شود

6. عاشقی را که اهل راز کنی

7. جگرم خون گرفت از غم آن

8. که مبادا که در فراز کنی

9. گرچه چون شمع سوختم ز غمت

10. هر زمانم به زیر گاز کنی

11. گفتیم ساز کار تو بکنم

12. چون مرا سوختی چه ساز کنی

13. وعده دادی به وصل جان مرا

14. عمر بگذشت چند ناز کنی

15. بکشد ناز تو به جان عطار

16. گر به وصلیش بی نیاز کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بود از موی سفید امید بیداری مرا
* بالش پرگشت آن هم بهر خواب غفلتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* یافت در بی بصری گمشده خود یعقوب
* بصر از هر که گرفتند بصیرت دادند
شعر کامل
صائب تبریزی
* دوش آرزوی خواب خوشم بود یک زمان
* امشب نظر به روی تو از خواب خوشترست
شعر کامل
سعدی