عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 84

1. تا عشق تودر میان جان است

2. جان بر همه چیز کامران است

3. یارب چه کسی که در دو عالم

4. کس قیمت عشق تو ندانست

5. عشقت به همه جهان دریغ است

6. زان است که از جهان نهان است

7. اندوه تو کوه بی‌قرار است

8. سودای تو بحر بی کران است

9. شادی دل کسی که دایم

10. با درد غم تو شادمان است

11. با تو نفسی نشسته بودم

12. دیری است کم آرزوی آن است

13. گر دست دهد دمی وصالت

14. پیش از اجل آرزوی آن است

15. جانا چو تو از جهان فزونی

16. خود جان ز چه بستهٔ جهان است

17. بی صبر و قرار جان عطار

18. بر بوی وصال جاودان است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گنج آزادگی و کنج قناعت ملکیست
* که به شمشیر میسر نشود سلطان را
شعر کامل
سعدی
* چو گل به دامن از این باغ می‌بری حافظ
* چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری
شعر کامل
حافظ
* به کسی نگر که ظلمت بزداید از وجودت
* نه کسی نعوذبالله که در او صفا نباشد
شعر کامل
سعدی