عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 96

1. خراباتی است پر رندان سرمست

2. ز سر مستی همه نه نیست و نه هست

3. فرو رفته همه در آب تاریک

4. برآورده همه در کافری دست

5. همه فارغ ز امروز و ز فردا

6. همه آزاد از هشیار و از مست

7. مگر افتاد پیر ما بر آن قوم

8. مرقع چاک زد زنار در بست

9. یقینش گشت کار و بی گمان شد

10. درستش گشت فقر و توبه بشکست

11. سیاهیی که در هر دو جهان بود

12. فرود آمد به جان او و بنشست

13. نقاب جان او شد آن سیاهی

14. سیاهی آمد و در کفر پیوست

15. چو آب خضر در تاریکی افتاد

16. کنون هم او ز خلق و خلق ازو رست

17. دل عطار خون گشت و حق اوست

18. که تیری آنچنان ناگه ازو جست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز چشمم لعل رمانی چو می‌خندند می‌بارند
* ز رویم راز پنهانی چو می‌بینند می‌خوانند
شعر کامل
حافظ
* از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
* یادگاری که در این گنبد دوار بماند
شعر کامل
حافظ
* سحر شکفته تر از گل ز خواب برخیزد
* به دست طفل گذارند چون حنا در خواب
شعر کامل
صائب تبریزی