عطار_الهی نامهبخش یازدهم (فهرست)

شمارهٔ 5-(3) حکایت گفتار پیغامبر در طفل نوزاد

1. چنین گفتست با یاران پیمبر

2. که آن طفلی که می‌زاید زمادر

3. چو بر روی زمین افکنده گردد

4. بغایت عاجز و گرینده گردد

5. ولی چون روشنی این جهان دید

6. فراخی زمین و آسمان دید

7. نخواهد او رحم هرگز دگر بار

8. نگردد نیز در ظلمت گرفتار

9. کسی کز بندِ این تنگ آشیان رفت

10. بصحرای فراخ آن جهان رفت

11. بعینه حال آن کس همچنانست

12. که او را از رحم قصد جهانست

13. چنان کان طفل آمد در جهانی

14. نخواهد با شکم رفتن زمانی

15. ز دنیا هر که سوی آن جهان شد

16. بگفتم حال طفلت همچنان شد

17. دلا چون نیست جانت این جهانی

18. بر آتش نه جهان گر مرد جانی

19. اگر قلبت نخواهد برد ره پیش

20. چگونه ره بری در قالب خویش

21. که گر راهی به پیشان می‌توان برد

22. یقین می‌دان که از جان می‌توان برد

23. درون دَیرِ دل خلوتگهی ساز

24. وزان خلوة به سوی حق رهی ساز

25. اگر کاری کنی همرنگِ جان کن

26. مکن آن بر سر چوبی، نهان کن

27. تو گر جامه بگردانی روا نیست

28. که او دوزد، بدست تو قبا نیست

29. ولیکن گر توانی همچو مردان

30. ز جامه درگذر جان را بگردان


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوشتر از دوران عشق ایام نیست
* بامداد عاشقان را شام نیست
شعر کامل
سعدی
* ای سکندر تا به کی حسرت خوری بر حال خضر؟
* عمر جاویدان او یک آب خوردن بیش نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* تیغش که چون بنفشه کبودی همی نمود
* در حال سرخی بَقَم و ارغوان‌ گرفت
شعر کامل
امیر معزی