عطار_الهی نامهبخش بیستم (فهرست)

شمارهٔ 14-(12) حکایت مجنون و لیلی

1. مگر یک روز مجنون در نشاطی

2. نشسته بود در پیش رباطی

3. یکی دیوار بود از گج ببسته

4. در آنجا لیلی ومجنون نشسته

5. خوشی می‌گفت اگر عمری دویدم

6. هم آخر هر دو را با هم بدیدم

7. مگر در خواب می‌بینم من اکنون

8. نشسته پیش هم لیلی و مجنون

9. بهم این هر دو را هرگز که دیدست

10. خدایا در جهان این عز که دیدست؟


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چون شانه از هر چاک، دل راهی کند پیدا
* همان زلف سبکدستش ز سر وا می کند ما را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بخت سبزی ز خدا همچو حنا می خواهم
* که بمالم رخ پر خون به کف پای کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی