عطار_الهی نامهبخش پایانی (فهرست)

شمارهٔ 6-(5) حکایت مرد خاک بیز

1. چنین گفت آن یکی با خاک بیزی

2. که می‌آید شگفتم ازتو چیزی

3. که گم ناکرده می‌جوئی تو عاجز

4. نیابی چیزِ گم ناکرده هرگز

5. عجبتر، گفت، زین چیزی دگر هست

6. که گم ناکردهٔ گر ندهدم دست

7. بغایت می برنجم وین شگفتی

8. بسی بیشست ازان اوّل که گفتی

9. نه بتوان یافت نه گم می‌توان کرد

10. نه خاموشی رهست و نه بیان کرد

11. غرض آنست زین تا تو نباشی

12. نه این باشی نه آن هر دو تو باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو درخت قامتش دید صبا به هم برآمد
* ز چمن نرست سروی که ز بیخ برنکندش
شعر کامل
سعدی
* به ادب نافه گشایی کن از آن زلف سیاه
* جای دل‌های عزیز است به هم برمزنش
شعر کامل
حافظ
* مرو با زاهد رعنا در این راه
* که ایشان را در این ره پا به جانیست
شعر کامل
شاه نعمت‌الله ولی