لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 23-پند دیوانه‌ای با خواجه‌ای ناسپاس

1. خواجه‌ای می‌گفت در وقت نماز

2. کای خدا رحمت کن و کارم بساز

3. آن سخن دیوانه‌ای بشنید ازو

4. گفت رحمت می‌بپوشی زود ازو

5. تو ز ناز خود نگنجی در جهان

6. می‌خرامی از تکبر هر زمان

7. منظری سر بر فلک افراشته

8. چار دیوارش به زر بنگاشته

9. ده غلام و ده کنیزک کرده راست

10. رحمت اینجا کی بود بر پرده راست

11. خود تو بنگر تا تو با این جمله کار

12. جای رحمت داری آخر شرم دار

13. گر چو من یک گرده قسمت داریی

14. آنگهی تو جای رحمت داریی

15. تا نگردانی ز ملک و مال روی

16. یک نفس ننمایدت این حال روی

17. روی این ساعت بگردان از همه

18. تا شوی فارغ چو مردان از همه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
* روا بود که ملامت کنی زلیخا را
شعر کامل
سعدی
* ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز
* کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو
شعر کامل
حافظ
* به آزادی توانگر شو که در ایام بی برگی
* همین سرو و صنوبر سبز در گلزار می ماند
شعر کامل
صائب تبریزی