عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 54-دو چیزی که پیر ترکستان دوست میداشت

1. داد از خود پیرتر کستان خبر

2. گفت من دو چیزدارم دوست تر

3. آن یکی اسبست ابلق گام زن

4. وین دگر یک نیست جز فرزند من

5. گر خبر یابم به مرگ این پسر

6. اسب می‌بخشم به شکر این خبر

7. زانک می‌بینم که هستند این دو چیز

8. چون دو بت در دیدهٔ جان عزیز

9. تا نسوزی و نسازی همچو شمع

10. دم مزن از پاک بازی پیش جمع

11. هرک او در پاک بازی دم زند

12. کار خود تا بنگرد بر هم زند

13. پاک بازی کو به شهوت نان خورد

14. هم در آن ساعت قفای آن خورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رواست نرگس مست ار فکند سر در پیش
* که شد ز شیوه آن چشم پرعتاب خجل
شعر کامل
حافظ
* دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
* باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
شعر کامل
سعدی
* تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
* پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو
شعر کامل
حافظ