عطار_منطق‌الطیربیان وادی معرفت (فهرست)

شمارهٔ 6-حکایت محمود و دیوانهٔ ویرانه‌نشین

1. شد مگر محمود در ویرانه‌ای

2. دید آنجا بی‌دلی دیوانه‌ای

3. سر فرو برده به اندوهی که داشت

4. پشت زیر بار آن کوهی که داشت

5. شاه را چون دید، گفتش دورباش

6. ورنه بر جانت زنم صد دور باش

7. تو نه‌ای شاهی، که تو دون همتی

8. در خدای خویش کافر نعمتی

9. گفت محمودم، مرا کافر مگوی

10. یک سخن با من بگو، دیگر مگوی

11. گفت اگر می‌دانیی ای بی‌خبر

12. کز که دور افتاده‌ای زیر و زبر

13. نیستی خاکستر و خاکت تمام

14. جمله آتش ریزیی بر سر مدام


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آیینه‌ای طلب کن تا روی خود ببینی
* وز حسن خود بماند انگشت در دهانت
شعر کامل
سعدی
* چشم دل باز کن که جان بینی
* آنچه نادیدنی است آن بینی
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* چو پرده دار به شمشیر می‌زند همه را
* کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
شعر کامل
حافظ