عطار_مختارنامهباب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان (فهرست)

شمارهٔ 28

1. نه هیچ کس از قالب دین مغز چشید

2. نه هیچ نظر به کُنْهِ آن مغز رسید

3. هر روز هزار پوست زان کردم باز

4. مغزم همه پالوده شد و مغز ندید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سهیل اشک من پرورده آن سیب زنخدان را
* خورد خونها چمن پیرا، نهالی تا ثمر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* تا صبا شد دسته بند سنبل گلپوش او
* کار او جز عنبر افشانی و عطاری که دید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی