عطار_مختارنامهباب شانزدهم: در عزلت و اندوه و درد وصبر گزیدن (فهرست)

شمارهٔ 11

1. جانا دل من خویش به دریا انداخت

2. خود را به بلا بر سر غوغا انداخت

3. اندوه همه جهان به تنهائی خورد

4. پس شادی، اگر هست، به فردا انداخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا غنچه به باغ از دهن تنگ تو دم زد
* عطار صبا مشک ختن در دهنش کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* شاه آن نیست که ملکی به سپاهی گیرد
* شاه آنست که بر ملک دلی باشد شاه
شعر کامل
وحشی بافقی