لینک اشتراک گذاری
کپی شد
عطار_مختارنامهباب اول: در توحیدِ باری عزّ شأنه
شمارهٔ 61 : هر قطره به کُنْهِ دُرِّ دریا نرسد
شمارهٔ 62 : سی سال به صد هزار تک بدویدیم
شمارهٔ 63 : کردم تک و پوی بی عدد بسیاری
شمارهٔ 64 : ای خورده غم تو یک به یک چندینی
شمارهٔ 65 : جانها چو ز شوق تو بسوزند همه
شمارهٔ 66 : جان از طلب روی تو آبی گردد
شمارهٔ 67 : دل خون کن اگر سَرِ بلای تو نداشت
شمارهٔ 68 : کاری که ورای کفر و دین میدانم
شمارهٔ 69 : هرجان که طریق پردهٔ راز نیافت
شمارهٔ 70 : از سرِّ تو هر که با نشان خواهد بود
شمارهٔ 71 : گم گشتن خود، از تونشان بس بودم
شمارهٔ 72 : بی یادِ تو دل چو سایه در خورشید است
شمارهٔ 73 : چون مونسِ من ز عالم اندوه تو بود
شمارهٔ 74 : ای عقل شده در صفت ذات تو پست
شمارهٔ 75 : چون عفو تو میتوان مسلم کردن
شمارهٔ 76 : گر فضلِ تو عقل را یقین مینشود
شمارهٔ 77 : یک ذره هدایتِ تو میباید و بس
شمارهٔ 78 : چون دردِ تو چاره ساز آمد جان را
شمارهٔ 79 : جانا که به جای تو تواند بودن
شمارهٔ 80 : من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
شمارهٔ 81 : چون بیخبرم که چیست تقدیر مرا
شمارهٔ 82 : نه در صفِ صادقان قراری دارم
شمارهٔ 83 : یا رب ما را راندهٔ درگاه مکن
شمارهٔ 84 : روئی که به روز پنج ره میشوئیم
شمارهٔ 85 : زان روز که از عدم پدید آمدهایم
شمارهٔ 86 : یا رب چو به صد زاری زار آمدهایم
شمارهٔ 87 : ای دایرهٔ حکم تو سرگردانی
شمارهٔ 88 : ای آن که همه گشایش بندِ منی
شمارهٔ 89 : سیر این دل خسته کی شود ازتو مرا
شمارهٔ 90 : ای جانِ من سوخته دل زندهٔ تو

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است
* آفرین بر نفس دلکش و لطف سخنش
شعر کامل
حافظ
* چون نیست هیچ کس که به فریاد من رسد
* خود رقص می کنم چو سپند از نوای خویش
شعر کامل
صائب تبریزی
* آرزو مرد و جوانی رفت و عشق از دل گریخت
* غم نمی گردد جدا از جان مسکینم هنوز
شعر کامل
رهی معیری