عطار_مختارنامهباب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن (فهرست)

شمارهٔ 18

1. آن سالکِ گرمرو که نامش جان است

2. عمری تک زد که مقصدش میدان است

3. آواز آمد که راه بیپایان است

4. چندان که روی گام نخستین آن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی
* حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی
شعر کامل
حافظ
* انصاف نیست پیش تو گفتن حدیث خویش
* من عهد می‌کنم که نگویم دگر سخن
شعر کامل
سعدی
* تا نه تصور کنی که بی تو صبوریم
* گر نفسی می‌زنیم بازپسین است
شعر کامل
سعدی