عطار_مختارنامهباب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد (فهرست)

شمارهٔ 38

1. ای گل به دریغِ عمر دل پُر خون کن

2. ور ماتم خویش میکنی اکنون کن

3. وی صبح چو عمر گل به یک دم گرو است

4. آن دم بزن و از گروش بیرون کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کسی را نتوان گفت که صاحب نظرست
* عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست
شعر کامل
سعدی
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی