عطار_مختارنامهباب چهل و هفتم: در معانیی كه تعلق به شمع دارد (فهرست)

شمارهٔ 86

1. ای شمع! چو تو هیچ کس آشفته ندید

2. در سوز یکی مست جگر تفته ندید

3. هرگز چشمی در همه آفاق چو تو

4. یک سوختهٔ ز سر برون رفته ندید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ساقی سیم ساق من گر همه درد می‌دهد
* کیست که تن چو جام می جمله دهن نمی‌کند
شعر کامل
حافظ
* اگر هزار جفا سروقامتی بکند
* چو خود بیاید عذرش بباید آوردن
شعر کامل
سعدی
* صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
* همه دانند که در صحبت گل خاری هست
شعر کامل
سعدی