عطار_مختارنامهباب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع (فهرست)

شمارهٔ 84

1. شمع آمد و گفت: چون گرفتم کم خویش

2. باری بکنم به کام دل ماتمِ خویش

3. ای کاش سرم میببریدی هر دم

4. تا بر زانو نهادمی در غمِ خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی که روی تو دیدست حال من داند
* که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند
شعر کامل
سعدی
* فارغی از قدر جوانی که چیست
* تا نشوی پیر ندانی که چیست
شعر کامل
نظامی
* اشک طرف دیده را گردید و رفت
* اوفتاد آهسته و غلتید و رفت
شعر کامل
پروین اعتصامی