عطار_مختارنامهباب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است (فهرست)

شمارهٔ 41

1. زان روز که در صدر خودی بنشستم

2. تا بنشستم به بیخودی پیوستم

3. دریای عدم شش جهتم بگرفتهست

4. من، یک شبنم، چه گونه گویم: هستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در تاب توبه چند توان سوخت همچو عود
* می ده که عمر در سر سودای خام رفت
شعر کامل
حافظ
* مستان خدا گر چه هزارند یکی اند
* مستان هوا جمله دوگانه‌ست و سه گانه‌ست
شعر کامل
مولوی
* به وفای تو درآمیخت چنان آب و گِلم
* که دمد بعد وفات از گل من بوی وفات
شعر کامل
جامی