عطار_مختارنامهباب هفتم: در بیان آنكه آنچه نه قدم است همه محو عدم است (فهرست)

شمارهٔ 41

1. زان روز که در صدر خودی بنشستم

2. تا بنشستم به بیخودی پیوستم

3. دریای عدم شش جهتم بگرفتهست

4. من، یک شبنم، چه گونه گویم: هستم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بد عهدی عمر بین، که گل ده روزه
* سر بر زد و غنچه گشت و بشکفت و بریخت
شعر کامل
عراقی
* می شوند از سرد مهری دوستان از هم جدا
* برگها را می کند باد خزان از هم جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* شکرانه‌ای که شاه نکویان شدی به حسن
* می‌باید التفات به حال گدا کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی