عطار_مصیبت نامهبخش دهم (فهرست)

شمارهٔ 7-الحكایة و التمثیل

1. بر سر منبر امامی رفته بود

2. گرم گشته این سخن میگفته بود

3. کو خداوندیست بی چون و چرا

4. هرگزش بر دامن آن کبریا

5. از مذلت ذرهٔ ننشست گرد

6. نه نشیند نیز کو پاکست و فرد

7. بیدلی را این سخن آمد بگوش

8. بانگ بر زد گفت ای جاهل خموش

9. زانکه خود گرد مذلت گر رواست

10. دایماً بر دامن آن کبریاست

11. این همه خاکی نمیبینی مدام

12. تا ابد گرد مذلت این تمام

13. دامن آن کبریا کرده بدست

14. کرده چون گردی بران دامن نشست

15. آدمی را هست همچون حق یکی

16. نیست حق را همچو خویشی بیشکی

17. لاجرم مردم همه در کار اوست

18. منتظر بنشستهٔ دیدار اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مریض عشق به کوی تو تا غبار نشد
* ز ضعف تن نتوانست کز زمین خیزد
شعر کامل
جامی
* گر به ظاهر چون شراب کهنه افتادم زجوش
* دربهارفکر،جوش ارغوان دارم هنوز
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتا چراست خالی گفتم ز بیم رهزن
* گفتا که کیست رهزن گفتم که این ملامت
شعر کامل
مولوی