عطار_مصیبت نامهبخش دهم (فهرست)

شمارهٔ 10-حكایت

1. آن یکی دیوانهٔ عالی مقام

2. خضر او را گفت ای مرد تمام

3. رای آن داری که باشی یار من

4. گفت با تو برنیاید کار من

5. زانکه خوردی آب حیوان چندگاه

6. تا بماند جان تو تا دیرگاه

7. من برانم تا بگویم ترک جان

8. زانکه بی جانان ندارم برگ جان

9. چون تو اندر حفظ جانی مانده

10. من بنو هر روز جان افشانده

11. بهتر آن باشد که چون مرغان زدام

12. دور میباشیم از هم والسلام


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در خواب کرده‌ای ز رهاوی مرا کنون
* بیدار کن به زنگله‌ام کانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* شانه شمشاد را دست نگارین می کند
* بس که در زلف گرهگیر تو دلها خون شده است
شعر کامل
صائب تبریزی
* پای تویی دست تویی هستی هر هست تویی
* بلبل سرمست تویی جانب گلزار بیا
شعر کامل
مولوی