عطار_مصیبت نامهبخش شانزدهم (فهرست)

شمارهٔ 2-الحكایة و التمثیل

1. گفت یک روزی همایی میپرید

2. لشکر محمود هرکورا بدید

3. سر بسر در سایهٔ او تاختند

4. خویش را بر یکدیگر انداختند

5. تا ایاز آمد بر مقصود شد

6. در پناه سایهٔ محمود شد

7. پس دران سایه میان خاک راه

8. هر زمان در سر بگشتی پیش شاه

9. آن یکی گفتش که ای شوریده رای

10. نیست آنجا سایهٔ پرهمای

11. گفت سلطانم همای من بسست

12. سایهٔ او رهنمای من بسست

13. چون بدانستم که کار اینست و بس

14. در دو عالم روزگار اینست و بس

15. سر نپیچم هرگز از درگاه او

16. میروم بی پاو سر در راه او


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تیغ تو کز خون خصم قطره‌چکان آمده
* گلشن فتح تو راست شاخ گل ارغوان
شعر کامل
محتشم کاشانی
* گفتا کجاست آفت گفتم به کوی عشقت
* گفتا که چونی آن جا گفتم در استقامت
شعر کامل
مولوی
* گر خبر داری زحی لایموت
* بر دهان خود بنه مهر سکوت
شعر کامل
عطار