عطار_مصیبت نامهبخش هفدهم (فهرست)

شمارهٔ 2-الحكایة و التمثیل

1. احمد خضرویه گفت آن دیده ور

2. دیدهام خلق جهان را سر بسر

3. جمله بر یک آخورند از خاص و عام

4. جمله را یک قوت میبینم مدام

5. سائلی گفتش که ای شیخ کبار

6. تو بر آن آخور نبودی هیچ بار

7. گفت بودم گفت پس ای دیده ور

8. چیست از تو فرق تا خلق دگر

9. گفت فرقست آنکه خلقان دیگرند

10. جمله شادی میکنند و میخورند

11. می سکیزند ونمیدانند حال

12. می بر افرازند سر از جاه و مال

13. جمله میخندند و مینازند خوش

14. جمله میمانند و میتازند خوش

15. لیک من کم میخورم وز بهر زیست

16. نیستم غافل که دانم حال چیست

17. خون چو باران میفشانم هر زمان

18. مینخندم میننازم از جهان

19. فرق از من تا بدیشان این بسست

20. توشهٔ راه مسلمان این بسست

21. نعمت دنیا مهلل آمدست

22. بعد صد حکمت بحاصل آمدست

23. پاکی و تهلیل وصف خاص اوست

24. گر بتسبیحش رسانی بس نکوست

25. ور برای سگ خوری نعمت مدام

26. در حقیقت گردد آن نعمت حرام

27. نعمتی در پاکی و در طاعتی

28. باتو گر صحبت کند یک ساعتی

29. از پلیدی ننگ عالم میشود

30. نامش از عالم بیک دم میشود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به اندک فرصتی تاک از درختان گشت رعناتر
* نگردد زیردست آن کس که از اهل کرم باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست
* ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
* صراحی می ناب و سفینه غزل است
شعر کامل
حافظ