عطار_مصیبت نامهبخش هجدهم (فهرست)

شمارهٔ 4-الحكایة و التمثیل

1. جاهلی میگفت احنف را متاب

2. گر یکی گوئی تو ده گویم جواب

3. احنفش گفتا تو گر گوئی دهم

4. من یکی باتو نگویم این بهم

5. خلق نبود این که تا یابی خبر

6. از فروتر کس شوی زیر و زبر

7. چون حقارت بر نتابی از حقیر

8. چون کشی پس کبریای آن کبیر

9. خلق چیست ز خلق خون نوشیدن است

10. باز ناپوشیدن و کوشیدن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شود کوه آهن چو دریای آب
* اگر بشنود نام افرسیاب
شعر کامل
فردوسی
* خموش باش که گفتی بسی و کس نشنید
* که این دهل ز چه بام‌ست و این بیان ز کجا
شعر کامل
مولوی
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی