عطار_مصیبت نامهبخش بیستم (فهرست)

شمارهٔ 8-الحكایة و التمثیل

1. بود مجنونی همیشه بی کلاه

2. برهنه سر میشدی دایم براه

3. سائلی گفتش که ای شوریده نام

4. برهنه سر از چه میباشی مدام

5. گفت سرپوشیده زن باشد نه مرد

6. این سؤال بد که تو کردی که کرد

7. گفت پایت از چه باری برهنهست

8. گفت ای احمق سری کو یک تنهست

9. چون برهنه میبود این سر مرا

10. پای ازو نبود گرامی تر مرا

11. چون درین ره پای و سر در باختی

12. قدر بی قدری خود بشناختی

13. خویشتن را در میان آوردنت

14. هست سودی با زیان آوردنت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
* فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
شعر کامل
حافظ
* چند باشی همچو خون مرده پنهان زیر پوست؟
* همتی کن، پوست را بشکاف بر خود چون انار
شعر کامل
صائب تبریزی
* به جز بنفشه نروید ز خاک پاکانی
* که از طپانچهٔ عشقت کبودرخسارند
شعر کامل
فروغی بسطامی