عطار_مصیبت نامهبخش بیست و سوم (فهرست)

شمارهٔ 2-الحكایة و التمثیل

1. بیدلی را بود مالی بر کسی

2. در تقاضا رنج میدادش بسی

3. گرچه میرنجید مرد وام دار

4. زر بدودادن نبودش اختیار

5. چون خصومت در میان بسیارشد

6. بردو خصم آن کار بس دشوار شد

7. بود درویشی به بیدل گفت خیز

8. تابود در گردنش تا رستخیز

9. زر قیامت بهترت آید بکار

10. پس بدو بگذار و از وی کن کنار

11. گفت بیدل در قیامت من ازو

12. نقد نتوانم ستد روشن ازو

13. هیچ او فردا بمن ندهد خموش

14. زان شدم امروز با او سخت کوش

15. مرد گفتا می ندانم سر این

16. شرح ده تا این شکم گردد یقین

17. گفت چون هردو برآئیم از قفس

18. او و من هر دو یکی باشیم و بس

19. هر کجاتوحید بنماید خدای

20. شرک باشد گر دوئی ماند بجای

21. در حقیقت چون من او و او منم

22. لاجرم آنجا نباشد دشمنم

23. لیک اینجا نیست توحید آشکار

24. زو ستانم چون زرم آید بکار

25. این زمانش زر ستانم بیشکی

26. بعد ازین هر دو شویم آنگه یکی

27. گر عدد گردد احد کاری بود

28. ورنه بی شک رنج بسیاری بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زمین آمد از سم اسپان به جوش
* به ابر اندر آمد فغان و خروش
شعر کامل
فردوسی
* سلطان صفت همی‌رود و صد هزار دل
* با او چنان که در پی سلطان رود سپاه
شعر کامل
سعدی
* پا کشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق
* هر که را چون سرو اینجا پای در گل ماندماند
شعر کامل
صائب تبریزی