عطار_مصیبت نامهبخش بیست و هفتم (فهرست)

شمارهٔ 13-الحكایة و التمثیل

1. چون تجلی بر رخ موسی فتاد

2. شور ازو در جملهٔدنیا فتاد

3. هرکه را بر رویش افتادی نظر

4. پیش او در باختی حالی بصر

5. چون تجلی از رخش پیدا شدی

6. هرکه دیدی زود نابینا شدی

7. گرچه میبستی ز هر نوعی نقاب

8. همچنان میتافتی آن آفتاب

9. گر نهان بودی رخش گر آشکار

10. میربودی دیدهها را برقرار

11. رفت سوی حضرت و گفت ای خدای

12. چون کنم با این رخ دیده ربای

13. دیده و سر در سر این شد بسی

14. مینیارد دید روی من کسی

15. امرش آمد از خدای ذوالجلال

16. کانکه در شوری کند ناگاه حال

17. پس بدرّد خرقهٔ در شور عشق

18. بی سر و بن گم شود در زور عشق

19. گر ازان خرقه کنی خود را نقاب

20. برنیاید زان نقاب آن آفتاب

21. گر بشور عشق نیست ایمان ترا

22. این حکایت بس بود برهان ترا

23. گر ازین مجلس ترا یک درد نیست

24. در ره او شور و سودا خردنیست

25. اهل سودا را که هستند اهل راز

26. هست با او گه عتاب و گاه ناز

27. ناز ایشان ذرهٔ در قرب حق

28. بر جهانی زاهدی دارد سبق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شود از سنگ طفلان چون تن مجنون کبود
* خال لیلی جامه در نیل مصیبت می زند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نرگس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنج
* نروند اهل نظر از پی نابینایی
شعر کامل
حافظ
* می کند کار خرد، نفس چو گردید مطیع
* دزد چون شحنه شود امن کند عالم را
شعر کامل
صائب تبریزی