عطار_مصیبت نامهبخش بیست و نهم (فهرست)

شمارهٔ 2-الحكایة و التمثیل

1. بندهٔ را امتحان میکرد شاه

2. خواند یک روزیش پیش خود پگاه

3. گفت این دم دامن من بر سرآر

4. با من از یک جیب آنگه سربرآر

5. تا چو با من یک گریبانت بود

6. هرچه آن من بود آنت بود

7. چون میان ما یکی حاصل شود

8. گر خیالست ازدوئی باطل شود

9. جسم وجانم جسم و جان تو بود

10. هرچه هست آن من آن تو بود

11. بندهٔ نادان بجست از جایگاه

12. کرد بیرون سر ز جیب پادشاه

13. گشت با شاه جهان هم پیرهن

14. ذرهٔ نشناخت حد خویشتن

15. چون برون آورد سر از جیب شاه

16. خویشتن را سر ندید آنجایگاه

17. شه چو در بیحرمتس بشناختش

18. تاکه دم زد سر ز تن انداختش

19. هرکه پای از حد خود برتر نهد

20. سر دهد بر بادو دین بر سر نهد

21. هرکه در بی حرمتی گامی نهاد

22. در شقاوت خویش را دامی نهاد

23. بندهٔ را تا ادب نبود نخست

24. بندگی از وی کجا آید درست

25. چون بلای قرب دید آدم ز دور

26. سوی ظلمت آشیان آمد ز نور

27. دید دنیا کشت زار خویشتن

28. لاجرم کرد اختیار خویشتن

29. نیست دنیا بد اگر کاری کنی

30. بد شود گر عزم دیناری کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زمین شد به کردار دریای قیر
* همه موجش از خنجر و گرز و تیر
شعر کامل
فردوسی
* عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند
* داستانیست که بر هر سر بازاری هست
شعر کامل
سعدی
* جوانمرد اگر راست خواهی ولی است
* کرم پیشهٔ شاه مردان علی است
شعر کامل
سعدی