عطار_مصیبت نامهبخش سی و هشتم (فهرست)

شمارهٔ 5-الحكایة و التمثیل

1. در بر دیوانهٔ شد عاقلی

2. دید آن دیوانه را غمگین دلی

3. گفت غمگین از کهٔ گفت از خدای

4. کز غم او می ندانم سر ز پای

5. میبترسم زو و گر دیدن بود

6. جمله را زو روی ترسیدن بود

7. چون نترسند از کسی خلقان همه

8. کو چو گرگان را دهد سر در رمه

9. تا شبان بنشیند و ماتم کند

10. چه عجب گر از چنین کس غم کند

11. کرد امروزم چنین شوریده دین

12. تا چه خواهد کرد با من بعد ازین

13. ای عجب دیوانه نیز از بیم او

14. میکند چون عاقلان تسلیم او

15. بیم او چون دل شکافی میکند

16. عقل را از عقل صافی میکند

17. تا زهیبت عقل مجنون میرود

18. وز جنون خویش در خون میرود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم گریست خون و دل گفت که یاس من نگر
* زانکه خزان وصل را یاسمنم، دریغ من
شعر کامل
خاقانی
* سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات
* غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را
شعر کامل
سعدی
* آنکه پای از سر نخوت ننهادی بر خاک
* عاقبت خاک شد و خلق به او می‌گذرند
شعر کامل
سعدی