بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1018

1. نامم هوس نگین ندارد

2. نظمم چو نفس زمین ندارد

3. همت چه فرازد از تکلف

4. دامان سپهر چین ندارد

5. هستی جز شبهه نیست لیکن

6. بر شبهه کسی یقین ندارد

7. در طبع لئیم شرم‌ کس نیست

8. خست عرق جبین ندارد

9. هرچند به دامنش بپوشی

10. دست کرم آستین ندارد

11. درد وطن ازشکسته دل پرس

12. چنی جز مو ز چین ندارد

13. هر سو نظر افکنی اسیریم

14. صیادی ما کمین ندارد

15. خود خصم خودیم ورنه‌گردون

16. با خلق ضعیف‌ کین ندارد

17. عیش و الم از تو پیش رفته‌ست

18. فرصت دم واپسین ندارد

19. عیش و الم از تو پیش رفته‌ست

20. فرصت دم واپسین ندارد

21. ما و تو خراب اعتقادیم

22. بت‌، کار به کفر و دین ندارد

23. تعداد به عالم احد نیست

24. او در هرجاست این ندارد

25. هر جلوه ‌که ناگزیر اویی

26. خواهی دیدن ببین ندارد

27. شوقی‌ست ترانه‌سنج فطرت

28. بیدل سر آفرین ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کار هر دل نیست راز عشق پنهان داشتن
* زور این می می کند چون نار خندان شیشه را
شعر کامل
صائب تبریزی
* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی
* ای که دستت می‌رسد کاری بکن
* پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
شعر کامل
سعدی